در تحقیقات و یا هر نوع آزمایشات دیگر دردناک از آنها استفاده یا سوءاستفاده شود. خصوصا اینکه نباید برای توسعه زندگی خودمان به محیط زندگی حیوانات تجاوز کنیم. بلکه جانوران نیز دارای حق و حقوق قانونی و اخلاقی معین خود هستند و باید در قانون نیز از آنان حمایت شود که این حق شامل، حق آسیب و آزار ندیدن حیوانات نیز هست. از دیدگاه طرفداران حقوق حیوانات، ایشان بر این باور هستند که جانوران باید به دید یک شخصیت مستقل نگریسته شوند نه به عنوان دارایی وکالا با آنها برخورد کرد.
رفتار اخلاقی با حیوانات
حقوق حیوانات از نظر اخلاق از دیدگاه اخلاقی و رویکرد اخلاقی انسان نسبت به حیوانات میتوان در یونان باستان نظریاتی را در این خصوص پیدا کرد. با این حال رویکردهای مختلفی نسبت به رفتار اخلاقی با حیوانات در تاریخ وجود داشته است. برخی از آنها بر عدم التزام بر رفتار اخلاقی با حیوانات تاکید داشته و برخی دیگر نیز بر الزام مستقیم و الزام غیرمستقیم بر رعایت اخلاق با حیوانات اعتقاد داشتهاند.
اشخاصی هم که بر عدم التزام انسانها بر رفتار اخلاقی با حیوانات باور داشتهاند که یک حیوان هیچ حق و حقوقی ندارد. از نظر این افراد، انسانها این حق را دارند با جانوران هر طور که خود صلاح میدانستند رفتار کنند تا آنجا که افلاطون نیز که از جمله اشخاصی است که بر عدم التزام به رفتار اخلاقی با حیوانات اعتقاد داشت، جانوران را [هیولاهای بی قانون] میدانست. از دیگر نظریاتی که باورمندان به عدم التزام به رفتار اخلاقی با حیوانات دارند می توان به این دیدگاه اشاره داشت که از دیدگاه آنان جانوران و انسان همانند پتک و سنگ هستند. به شکلی که وقتی یک پتک می تواند سنگ را به هر شکل که می تواند در می آورد، انسان نیز میتواند به هر شکل و شیوهای که تمایل دارد حیوانات را تحت سلطه خود در آورد.
برحی افراد نیز حقوق جانوران را نه به این خاطر که وجود آنان را محترم می دانند، بلکه به خاطر ارتباطی که انسانها با جانوران دارند، حقوق آنان را تعریف و مشخص میکنند. آنان بر این باورند که حیوانات دارای حقوق معین نیستند اما این مسأله نباید باعث شود با انان رفتار نامناسب صورت گیرد. در عوض ما باید با احترام با آنها برخورد کنیم زیرا این کار از نظر آنها باعث برخورد احترام آمیز انسان با همنوعانش میشود. برای مثال اگر با حیوان خانگی یک شخص رفتار بدی داشته باشیم به این معناست که به صاحب آن حیوان بی احترامی کرده باشیم. آنان در ارتباط با دیگر جانوران وحشی در طبیعت نیز چنین رویکردی داشته و معتقدند رفتارهای ما با حیوانات وحشی باید رفتار شایستهای باشد.
این موضوع از نظر آنان موجب میشود رفتار انسانها با همنوعان خود نیز رفتاری شایستهتر باشد. از هواداران این دیدگاه میتوان به کانت و آکویناس اشاره کرد. کانت می گوید (اویی که به جانوران ستم کند، در ارتباط با مردمان نیز ستمکار میشود). آکویناس نیز در تلاش بود تا با تلفیق دیدگاه مسیحیت با عقاید خویش دربارهی حیوانات، دیدگاه مسیحیت دربارهی جانوران را با بهرهگیری از کتاب مقدس تبیین کند. او براین اعتقاد بود که هر چند در کتاب مقدس مسیحیت بر سلطه درآوردن جانوران وحشی اشاره شده است، ولی او همواره تاکید داشت کارهایی مانند زدن پوزه بند بر روباه یا کشتن یک پرنده همراه با جوجه اش از کارهایی نیستند که در دین مسیحیت پذیرفته شده و اخلاقی پنداشته شده باشند. دلایل و قرائن بسیاری را در تایید این ادعا می توان یافت که به عنوان مثال اگر بخواهیم به یکی از آنها اشاره کنیم می توانیم به مثالی درباره تبهکاران و سابقه حیوان آزاری در کودکی آنان اشاره کنیم.
در بررسیهای صورت گرفته نشان داده شده است که کودکان و نوجوانانی که از دیدن شکنجه گربهها لذت میبرند پتانسیل بیشتری برای ارتکاب جنایت و تبدیل شدن به یک تبهکار در بزرگسالی دارند. از سویی دیگر می توان به مواردی خلاف این موضوع نیز اشاره کرد به عنوان مثال بودهاند اشخاصی که در کودکی از حیوانات حمایت می کردهاند اما در بزرگسالی به یک جنایتکار تبدیل شده اند. نازی ها را میتوان از بزرگترین حامیان و طرفداران حقوق حیوانات دانست. اما همانطور که مطلع هستید در تاریخ کشتارهای دسته جمعی و جنایت و نسل کشیهای فراوانی از آنها علیه بشر و همنوعان خود سر زده است. هرچند بررسیهای روانشناسان ادعای نظرات فوق در حمايت از حیوانات را تصدیق کرده است اما برخی از فیلسوفان و اندیشمندان به دلیل ذات انسان محور نظریات فوق آن را رد کرده و دیدگاه التزام مستقیم را مطرح کردهاند.
در دیدگاه الزام مستقیم، انسانها به صورت مستقیم ملزم به رعایت اصول اخلاقی و رفتار اخلاقی با حیوانات هستند؛ این مساله بر پایه دو مبنا مطرح شدهاست، کسانی که بر فایده گرایی آن تأکید دارند و دیگران اشخاصی که رعایت حقوق حیوانات را وظیفه وظیفه دانسته و بر وظیفهگرایی معتقد هستند.
برپایه فایدهگرایی، انسانها و حیوانات هر دو دارای احساس هستند . رفتار ما باید با حیوانات در جهت افزایش شادی و نشاط و احساسات مثبت در آنان باشد، این که باید همواره در فکر کاهش درد، رنج و احساسات منفی از حیوانات باشیم. همانطور که یکی از اشخاص بنام در حقوق حیوانات نیز گفته است که «انسان باید از خود بپرسد آیا جانوری توانایی سخن گفتن و یا استدلال دارد.» پیتر سنگر که از هواداران به نام حقوق حیوانات هست هم چنین استدلال میکند که انسانها اید قبل از اقدام به انجام هر کاری با خود بیندیشند که آیا این کاری شادی در میان همه جانوران را بیشتر میکند یا خیر؟ او معتقد است که اگر انسانها شادی و رفاه خود را بر سایر گونههای جانوری مقدم بدانند به نوعی گونه پرستی است؛ زیرا زیست و راحتی گونه خود را بر زیست و راحتی دیگر گونهها برتر میدانند.
حقوق حیوانات و نازیها
حزب ناسیونالیست کارگر آلمان (نازیها) پس از قدرت گرفتن در آلمان در سال ۱۹۲۳ یکی از پیشرفتهترین قوانین را برای حمایت از حیوانات در اروپا وضع کردند. در آن قوانین انسان به عنوان یک گونه با آریاییها در صدر سلسله مراتب و در پی آن گرگها، عقابها و خوکها قرار داشتند و در این مرات یهودیها به همراه موشها در انتهای سلسه مراتب قرار گرفته بودند. در این باره چنین گفته شده است که این نوع قوانین در زمان خود، یکی از مدرنترین برخوردها با موضوع جانوران و حیوانات دانست. به نظر میرسد که نظرات فوقالاشعار از نظرات هیتلر الهام گرفته شدهاند.
ادیان و حقوق حیوانات
چون هیچ نیست که برای مرگ دست نیافتنی باشد همه جانداران از حیات خرسند هستند و از درد گریزانند، لذت را میپسندند و از نابودی بیزارند. زین روی همه حیات محبوب است.
مهادیرا بنیانگذار آئین جین
دین میتواند تاثیرات متنوعی بر رفتار انسانها با گونههای جانوری و حیوانات داشته باشد. در ادیان ابراهیمی نیز با وجود آنکه حقوقی را برای جانوران قائل شدهاند، امّا همواره جانوران را در مرتبه پایینتری از وجود نسبت به انسانها قرار میدهند. همچنین در ارزشهای دینی ادیان ابراهیمی مانند دین مسیحیت و یهود و باورهای رایج آنان جانوران را خداوند رای خدمت و رفاه حال انسانها آفریده است. در ادیان شرق آسیا، شکار جانوران را معمولا نادرست میدانند. معمولا دین نقش مهمی در زندگی و ارزشهای افراد دارد و به همین دلیل میتواند تاثیر مهمی در نگاه افراد به حقوق حیوانات داشته باشد.
از نظر دین یهود، قربانی کردن جانوران اهلی همچون گاو، گوسفند برای رهایی دادن انسان از آلودگی به گناهان انجام میشود و در زمینه ذبح قوانین ویژهای نیز در تورات ذکر شدهاست. در مسیحیت نیز اگرچه اشاره مشخصی به رابطه میان انسان و حیوانات شده است دیدگاه اکثریت در مسیحیت چیره انسان بر جانوران بوده است.
حقوق حیوانات در دین اسلام
برخلاف مسیحیت، رابطه میان انسانها و جانوران در دین مبین اسلام به روشنی مشخص شده و این را میتوان از سیره پیامبر اعظم (ص) و حدیث نبوی آشکار ساخت. در اسلام حیوانات به جز انسان دارای احساسات و علایق ویژه خود هستند و اگر چه جایگاه انسان به عنوان «خلیفه الله» بالاتر از آنها گذاشته شده است. با این حال مومنین را به کارگیری مسئولانه از حیوانات فراخوانده است.
در فقه اسلامی نیز قوانین ویژهای برای رفتار اخلاقی و رعایت اخلاق و رفتار با حیوانات وجود دارد. این قوانین در روش کشتن جانوران، عدم خشونت در هنگام ذبح و رفتار اخلاقی با جانوران اهلی میشوند. سیره حضرت محمد هم در شکلگیری این دیدگاه در فقه نقش مهمی داشته است.